ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار شهادت جواد الائمه (ع) - وحید قاسمی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :484
بازدید دیروز :121
کل بازدید ها :6143759

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

تشنه ی آب و عاطفه هستی
از نگاهت فرات می ریزد

از صدای گرفته ات پیداست
عطش از ناله هات می ریزد
**
نفست بند آمده؛ ای وای
عاقبت زهر کار خود را کرد

عاقبت زهر، زهر خود را ریخت
جامه های عزا تن ما کرد
**
تشنگی سویِ چشم تان را بُرد
سینه ی پر شراره ای داری

کاش طشتی بیاورند اینجا
جگر پاره پاره ای داری
**
 چقدر چهره ات شکسته شده
تا بهاری، چرا خزان باشی ؟

به تو اصلاً نمی خورد آقا
که امام جوان مان باشی
**
گیسوانت چرا سپید شده ؟
سن و سالی نداری آقا جان

درد پهلو گرفته ای نکند...
که چنین بی قراری آقاجان
**
شهر با تو سرِ لج افتاده
مرد تنهای کوچه ها هستی

همسرت هم تو را نمی خواهد
دومین مجتبی شما هستی
**
تک و تنها چه کار خواهی کرد
همسرت کاش بی قرارت بود

چقدر خوب می شد آقاجان
لااقل زینبی کنارت بود
**
باز هم غیرت کبوترها
سایه بانت شدند ای مظلوم

بال در بال هم، سه روز تمام
روضه خوانت شدند ای مظلوم
**
کاظمین تو هر چه باشد، باز
آفتابش به کربلا نرسد

آخر روضه ات کفن داری
کارت آقا به بوریا نرسد
**
جای شکرش همیشه می ماند
حرفی از خیزران و سلسله نیست

شکر! درشهر کاظمین شما
خیره چشمی به نام حرمله نیست
***وحید قاسمی***


نویسنده حبیب در جمعه 92/7/12 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<